بيترديد يكي از ارزشهاي بزرگ در حكومتداري پاسخگو بودن به جامعه و مسووليت پذير بودن در مواقع بحراني است؛ مسالهاي كه در مكتب ديني ما هم به وفور در مورد آن ياد شده است و در سيره ائمه هم به خوبي روشن و هويداست. آنچه در قرآن است نشان ميدهد، در زمان پيامبر قرآن بارها پاسخگوي انتقاداتي بوده كه برخي نسبت به پيامبر مطرح ميكردند.
براي نمونه وقتي بر سر تقسيم غنايم جنگي انتقاداتي وارد شد قرآن پاسخگوي آن بود. در سيره اميرالمونين علي (ع) هم موارد زيادي از اين دست وجود دارد، مثل نامه ٣١ نهج البلاغه كه حضرت خطاب به يكي از استاندارانش مينويسد و ميفرمايد: «من اشتباه كردم و خوبي پدرت من را فريب داد.» اين موضوع نشانگر اين است كه حتي اميرالمومنين هم خود را مستثني نميدانست و به جاي اينكه در مواقعي كه خطايي از زير دستانش سر ميزد، دنبال مقصري براي آن خطا نميگشت و خودش مسووليتپذير بود. يا در همان نهجالبلاغه از ايشان نقل است كه ميفرمايند: «من بالاتر از اين نيستم كه خطا نكنم.»
همه اينها نشانگر اين است كه در دين ما چنين مسائلي ارزش و جايگاه ويژه خود را دارند و بهطور كلي اين مساله يكي از شيوههاي حكومتداري است. جامعه و نظام ما هم مانند همه جوامع و حاكميتها گاهي با بحرانهايي روبهرو ميشود. گاهي اين بحرانها مانند حادثه پلاسكو بسيار تلخ است و روحيه جمعي جامعه را تحت تاثير خود قرار ميدهد و آزرده ميكند. در چنين شرايطي نخستين قدم براي التيام بخشيدن به درد جامعه اين است كه مسوولان به فراخور مسووليتشان پاسخگوي جامعه باشند و دست كم يك عذرخواهي بكنند.
وقتي اميرالمومنين بابت انتخاب يكي از واليانش عذرخواهي ميكند چرا مسوولان ما وقتي در حوزه كاريشان يك فاجعه رخ ميدهد از عذرخواهي كردن سر باز ميزنند؟ دو هفته از وقوع فاجعه پلاسكو ميگذرد و قربانيان هم تشييع شدند اما در اين مدت همهگونه صحبت از مسوولاني كه در اين حوزه بودند شنيديم غير از مسووليتپذيري و دريغ از يك عذرخواهي ساده! مگر عذرخواهي كردن يك مسوول چه دارد كه امروز مسوولان ما به جاي پاسخگويي و عذرخواهي بيش از هر چيز دنبال اين هستند كه تقصير را به گردن سايرين بيندازند؟
براي برخي اقدام به عذرخواهي كردن گويي بسيار سنگين است يا خود را بزرگتر از آن ميدانند تا از مردمي كه براي خدمت به آنها بر كرسي قدرت و مديريت نشستهاند، عذرخواهي كنند. در همه كشورهاي توسعهيافته و در حال توسعه، زماني كه چنين فجايعي رخ ميدهد مسوولان به راحتي مقابل مردم خود قرار ميگيرند و از آنها عذر ميخواهند. چنين برخوردهايي بيش از هر چيز نشانه شجاعت و اخلاق عالي در يك مسووليت است. فراموش نكنيم در يك جامعه رفتار مسوولان تاثير مهمي بر آن جامعه خواهد داشت. در كتابي خواندم «در خيابان حتي پليسها هم معلم هستند.»
اين مساله درمورد همه مديران ما صدق ميكند. زماني كه جامعه با بحراني درگير ميشود و اينگونه متاثر است، مسووليتپذيري و پاسخگو بودن مديران سبب ميشود تا شهروندان هم در زندگي خصوصي خود از مديران خود درس بگيرند و چنين ارزشهايي را در زندگي شخصي نيز به كار ببندند؛ در واقع اينگونه است كه جامعهاي سالم و با اخلاق ساخته ميشود. وقتي مديران و مسوولان پاسخگو نباشند، چگونه ميتوان از شهروندان انتظار پاسخگويي داشت؟ حقيقت اين است كه عذرخواهي و پاسخگو بودن به جامعه از سوي مديران و مسوولان فضيلتي است بسيار ارزشمند و قابل توجه، فضيلتي كه اين روزها كمي مورد غفلت قرار گرفته است.
*وزير پيشين آموزش و پرورش
نظر شما